پنجشنبه ۲۴ آبان ۰۳

آرشیو آبان ماه 1403

چنانچه به دنبال اطلاعات پرکاربرد حقوقی هستید اینجا مکانی مناسب برای شماست

توقیف فوری اموال (تأمین خواسته)

۰ بازديد
تأمین خواسته چیست؟
   برای توقیف فوری اموال بدهکار (تأمین خواسته) باید ابتدا برای این موضوع درخواست خود را به دادگاه بدهید. تأمین در لغت به معنای حفظ کردن یا امن کردن است.  خواسته هم آن چیزی می گویند که خواهان، آن را می‌خواهد. در نتیجه تامین خواسته یا توقیف فوری اموال، یعنی حفظ کردن یا در امان نگه داشتن خواسته است.
   زمانی که خواهان (شاکی) شکایت خود را در دادگاه مطرح می‌کند تا زمان دریافت طلب یا رسیدن به خواسته‌ خود، ممکن است نزدیک به 2 سال طول بکشد. یعنی شما اگر طلبی از شخص داشته باشید از زمانی که در دادگاه، شکایت خود را مطرح می‌کنید تا زمانی که بخواهید طلب خود را دریافت کنید باید مراحلی را که فرآیند دادرسی می‌گویند طی کنید.
   در این مدت زمان طولانی رسیدگی، ممکن است شخص بدهکار، اموال خود را بفروشد یا از دسترس خارج کند به نحوی که شما نتوانید به خواسته خود برسید.
   در این صورت قانون به شما اجازه داده است قبل از اینکه طرف بخواهد اموال را منتقل کند بتوانید آن ها را توقیف نمایید. مثلا املاک شخص، خودرو، حساب ها، سهام و از این دست موارد را رسما توقیف کنید. به این توقیفی که شما قبل از اینکه درگیر زمان طولانی رسیدگی بشوید، تأمین خواسته (حفظ کردن خواسته) می‌گویند.
   در صورتی که شما از طریق تأمین خواسته اموال شخص را در کوتاهترین زمان بتوانید توقیف کنید، دیگر خیالتان راحت بوده و مراحل رسیدگی به پرونده شما هر چقدر زمان بر شود، اطمینان دارید که به خواسته خود می‌رسید. البته تامین خواسته موارد و شرایطی دارد که در مقاله دیگری در مورد آن توضیح داده‌ایم.
  نکته: علاوه بر تأمین خواسته قانون مورد دیگری به نام دستور موقت را هم تعریف کرده که می‌توان برای توقیف اموال بدهکار، از آن هم استفاده کرد. البته دستور موقت با تأمین خواسته تفاوت‌های زیادی دارد که در این مقاله نمی‌گنجد.
 به عنوان مثال در سال 1399 بنده پرونده‌ای با موضوع مطالبه وجه چک به عنوان وکیل در دادگاه مطرح کردم. همان زمان با دادخواست مطالبه وجه چک، تامین خواسته اموال خوانده را نیز مطرح کردم. که ظرف حدود 2 هفته رای آن به شرح زیر صادر شد:
دادنامه
خواهان با وکالت آقای محمدعلی پوریانیک
خواسته ها: .1  تامین خواسته
   گردشکار: خواهان بطرفیت خوانده دادخواستی بخواسته فوق تقدیم و درخواست رسیدگی و صدور قرار تأمین خواسته به استناد مدارک موجود در پرونده را نموده است که پس از قبول دادخواست و ارجاع آن به این دادگاه و ثبت به کلاسه فوق در وقت فوق العاده شعبه … دادگاه عمومی حقوقی تهران به تصدی امضاء کننده ذیل و در غیاب طرفین دعوی تشکیل است. پس از بررسی اوراق پرونده و فراهم بودن موجبات اجابت خواسته؛ ختم رسیدگی را اعلام و بااستعانت از ذات اقدس الهی به شرح ذیل مبادرت به صدور رأی می نماید…

منبع اصلی یادداشت و رای مربوطه

قانون کاهش مجازات حبس تعزیری

۰ بازديد

قانون کاهش مجازات حبس تعزیری در جلسه علنی روز سه شنبه ۹۹/۰۲/۲۳ تصویب شد و طی نامه شماره ۲۸۷۵۷ مورخ ۹۹/۰۳/۲۲ از سوی رییس جمهور ابلاغ گردید.

 

قانون کاهش مجازات حبس تعزیری

ماده۱- مجازاتهای مقرر در کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی تعزیرات و مجازات‌های بازدارنده مصوب ۲/۳/۱۳۷۵ با اصلاحات و الحاقات بعدی به شرح زیر کاهش یافته یا تبدیل می شود:

الف- مجازات حبس موضوع ماده (۶۱۴) قانون(به استثنای تبصره آن) به حبس درجه شش؛

ب- مجازات حبس موضوع ماده (۶۲۱) قانون، در صورتی که ارتکاب جرم به عنف یا تهدید باشد به حبس درجه چهار و در غیر این صورت به حبس درجه پنج؛

پ- تبصره ماده (۶۲۱) قانون، نسخ و در مورد شروع به جرم آن مطابق ماده (۱۲۲) قانون مجازات اسلامی مصوب ۱/۲/۱۳۹۲ عمل می‌شود.

ت- مجازات حبس موضوع ماده (۶۷۷) قانون، در صورتی که میزان خسارت‌وارده یکصد میلیون (۱۰۰,۰۰۰.۰۰۰) ریال یا کمتر باشد به جزای نقدی تا دو برابر معادل خسارت‌وارده؛

ث- مجازات حبس موضوع ماده (۶۸۴) قانون به حبس درجه شش؛

ج- مجازات موضوع مواد (۶۰۸) و (۶۹۷) قانون به جزای نقدی درجه شش؛

ماده۲- یک تبصره به‌شرح زیر به ماده (۱۸) قانون مجازات اسلامی مصوب ۱/۲/۱۳۹۲ با اصلاحات و الحاقات بعدی الحاق می شود:

تبصره- چنانچه دادگاه در حکم صادره مجازات حبس را بیش از حداقل مجازات مقرر در قانون تعیین کند، باید مبتنی ‌بر بندهای مقرر در این ماده و یا سایر جهات قانونی، علت صدور حکم به بیش از حداقل مجازات مقرر قانونی را ذکر کند. عدم رعایت مفاد این تبصره موجب مجازات انتظامی درجه چهار می‌باشد.

ماده۳- یک تبصره به‌شرح زیر به‌عنوان تبصره (۶) به ماده (۱۹) قانون مجازات اسلامی مصوب ۱/۲/۱۳۹۲ الحاق می‌شود:

تبصره۶- تمام حبسهای ابد غیرحدی مقرر در قانون به حبس درجه یک تبدیل می شود.

ماده۴- صدر ماده (۲۳) قانون مجازات اسلامی مصوب ۱/۲/۱۳۹۲ به‌شرح زیر اصلاح و بندها و تبصره‌های ذیل آن ابقاء می‌شود:

ماده۲۳- دادگاه می‌تواند فردی را که به حد، قصاص یا مجازات تعزیری محکوم کرده است، با رعایت شرایط مقرر در این قانون، متناسب با جرم ارتکابی و خصوصیات وی به یک یا چند مجازات از مجازات‌های تکمیلی بندها و تبصره‌های این ماده محکوم نماید.

ماده۵- ماده (۲۸) قانون مجازات اسلامی مصوب ۱/۲/۱۳۹۲ به‌شرح زیر اصلاح می‌شود:

ماده۲۸- کلیه مبالغ مذکور در این قانون و سایر قوانین از تاریخ تصویب آنها در مورد تمام جرائم و تخلفات از جمله مجازات نقدی، به‌تناسب نرخ تورم اعلام‌شده از سوی بانک مرکزی، هر سه سال یک‌بار به‌پیشنهاد وزیر دادگستری و تصویب هیأت‌وزیران تعدیل و در مورد احکامی که بعد از آن صادر می‌شود، لازم‌الاجراء می‌گردد.

ماده۶- ماده (۳۷) قانون مجازات اسلامی مصوب ۱/۲/۱۳۹۲ به‌شرح زیر اصلاح و یک تبصره به آن الحاق می‌شود:

ماده۳۷‌- در صورت وجود یک یا چند جهت از جهات تخفیف، دادگاه می‌تواند مجازات تعزیری را به‌نحوی که به حال متهم مناسب‌تر باشد به‌شرح زیر تقلیل دهد یا تبدیل کند:

الف‌- تقلیل مجازات حبس به میزان یک تا سه درجه در مجازات‌های درجه چهار و بالاتر؛

ب- تقلیل مجازات حبس درجه پنج و درجه شش به میزان یک تا دو درجه یا تبدیل این مجازات و مجازات حبس درجه هفت حسب مورد به جزای نقدی متناسب با همان درجه؛

پ‌- تبدیل مصادره کل اموال به جزای نقدی درجه یک تا چهار؛

ت- تقلیل انفصال دائم به انفصال موقت به میزان پنج تا پانزده سال؛

ث- تقلیل سایر مجازات‌های تعزیری به میزان یک یا دو درجه یا تبدیل آن به مجازات دیگر از همان درجه یا یک درجه پایین‌تر؛

تبصره‌- چنانچه در اجرای مقررات این ماده یا سایر مقرراتی که به‌موجب آن مجازات تخفیف می¬یابد، حکم به حبس کمتر از نود و یک روز صادر شود، به مجازات جایگزین مربوط تبدیل می¬شود.

ماده۷- یک تبصره به‌شرح زیر به ماده (۴۷) قانون مجازات اسلامی مصوب ۱/۲/۱۳۹۲ الحاق می‌شود:

تبصره- در جرائم علیه امنیت داخلی و خارجی کشور در صورت همکاری مؤثر مرتکب در کشف جرم و شناسایی سایر متهمان، تعلیق بخشی از مجازات بلامانع است. همچنین تعلیق مجازات جرائم علیه عفت عمومی(به جز جرائم موضوع مواد (۶۳۹) و (۶۴۰) کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی تعزیرات و مجازات‌های بازدارنده مصوب ۲/۳/۱۳۷۵ با اصلاحات و الحاقات بعدی) و کلاهبرداری و کلیه جرائم در حکم کلاهبرداری و جرائمی که مجازات کلاهبرداری درباره آنها مقرر شده یا طبق قانون کلاهبرداری محسوب می‌شود و شروع به جرائم مقرر در این تبصره، بلامانع است. رعایت ماده (۴۶) این قانون در خصوص این تبصره الزامی است.

ماده۸- یک تبصره به‌شرح زیر به ماده (۵۷) قانون مجازات اسلامی مصوب ۱/۲/۱۳۹۲ الحاق می‌شود:

تبصره- مقررات این ماده در مورد حبس‌های تعزیری درجه دو، درجه سه و درجه چهار، در صورت گذراندن یک‌چهارم مدت حبس قابل اِعمال است.

ماده۹- تبصره ماده (۶۲) قانون مجازات اسلامی مصوب ۱/۲/۱۳۹۲ با عنوان تبصره (۱) ابقاء و دو تبصره به‌عنوان تبصره‌های (۲) و (۳) به‌شرح زیر به آن الحاق می‌شود:

تبصره۲- مقررات این ماده در مورد حبس‌های تعزیری درجه دو، درجه سه و درجه چهار نیز پس از گذراندن یک‌چهارم مجازات‌های حبس قابل اِعمال است.

تبصره۳- قوه قضائیه می تواند برای اجرای تدابیر نظارتی موضوع این ماده یا سایر مقرراتی که به موجب آن متهم یا محکوم تحت نظارت الکترونیکی قرار می‌گیرد، با نظارت سازمان زندان ها و اقدامات تأمینی و تربیتی کشور از ظرفیت بخش خصوصی استفاده کند. آیین نامه اجرائی این تبصره توسط معاونت حقوقی قوه قضائیه با همکاری مرکز آمار و فناوری و سازمان زندان ها و اقدامات تأمینی و تربیتی کشور تهیه می‌شود و به‌تصویب رئیس قوه قضائیه می‌رسد.

ماده۱۰- ماده (۷۲) قانون مجازات اسلامی مصوب ۱/۲/۱۳۹۲ به‌شرح زیر اصلاح می‌شود:

ماده۷۲‌- تعدّد جرائم عمدی که مجازات قانونی حداقل یکی از آنها بیش از یک سال حبس باشد، مانع از صدور حکم به مجازات جایگزین حبس است.

ماده۱۱- ماده (۱۰۴) قانون مجازات اسلامی مصوب ۱/۲/۱۳۹۲ به‌شرح زیر اصلاح و یک تبصره به آن الحاق می‌شود:

ماده۱۰۴- علاوه بر جرائم تعزیری مندرج درکتاب دیات و فصل حدّ قَذف این قانون و جرائمی که به موجب قوانین خاص قابل گذشت می‌باشند، جرائم مندرج در مواد ((۵۳۶)، (۵۹۶)، (۶۰۸)، (۶۰۹)، (۶۲۲)، (۶۳۲)، (۶۳۳)، (۶۴۱)، (۶۴۷)، (۶۴۸)، (۶۶۸)، (۶۶۹)، (۶۷۳)، (۶۷۴)، (۶۷۶)، (۶۷۷)، (۶۷۹)، (۶۸۲)،  (۶۸۴)، (۶۸۵)، (۶۹۰) در مواردی که املاک و اراضی متعلق به اشخاص خصوصی باشد)، (۶۹۲)، (۶۹۳)، (۶۹۴)، (۶۹۷)، (۶۹۸)، (۶۹۹)، (۷۰۰)، (۷۱۶)، (۷۱۷) و (۷۴۴) کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی (تعزیرات و مجازات‌های بازدارنده) مصوب ۲/۳/۱۳۷۵ و جرائم انتقال مال غیر و کلاهبرداری موضوع ماده (۱) قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء و اختلاس و کلاهبرداری مصوب ۱۵/۹/۱۳۶۷ مجمع تشخیص مصلحت نظام، به‌شرطی که مبلغ آن از نصاب مقرر در ماده (۳۶) این قانون بیشتر نباشد و نیز کلیه جرائم در حکم کلاهبرداری و جرائمی که مجازات کلاهبرداری درباره آنها مقرر شده یا طبق قانون کلاهبرداری محسوب می‌شود در صورت داشتن بزه‌دیده و سرقت موضوع مواد (۶۵۶)، (۶۵۷)، (۶۶۱) و (۶۶۵) کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی (تعزیرات و مجازات‌های بازدارنده) مصوب۲/۳/۱۳۷۵ به‌شرطی که ارزش مال مورد سرقت بیش‌از دویست میلیون(۲۰۰,۰۰۰.۰۰۰) ریال نباشد و سارق فاقد سابقه مؤثر کیفری باشد و شروع و معاونت در تمام جرائم مزبور، همچنین کلیه جرائم تعزیری درجه پنج و پایین‌تر ارتکابی توسط افراد زیر هجده سال در صورت داشتن بزه‌دیده، مشمول تبصره (۱) ماده (۱۰۰) این قانون و ماده (۱۲) قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۴/۱۲/۱۳۹۲ بوده و قابل گذشت است.

تبصره- حداقل و حداکثر مجازات‌های حبس تعزیری درجه چهار تا درجه هشت مقرر در قانون برای جرائم قابل گذشت به نصف تقلیل می‌یابد.

ماده۱۲- ماده (۱۳۴) قانون مجازات اسلامی مصوب ۱/۲/۱۳۹۲ به شرح زیر اصلاح و چهار تبصره ذیل آن حذف می‌شود:

ماده۱۳۴- در تعدّد جرائم تعزیری، تعیین و اجرای مجازات به‌شرح زیر است:

الف- هرگاه جرائم ارتکابی مختلف نباشد، فقط یک مجازات تعیین می شود و در این صورت، دادگاه می¬تواند مطابق ضوابط مقرر در این ماده که برای تعدّد جرائم مختلف ذکرشده، مجازات را تشدید کند.

ب- در مورد جرائم مختلف، هرگاه جرائم ارتکابی بیش از سه جرم نباشد، حداقل مجازات هر یک از آن جرائم بیشتر از میانگین حداقل و حداکثر مجازات مقرر قانونی است.

پ- چنانچه جرائم ارتکابی مختلف، بیش از سه جرم باشد، مجازات هر یک، حداکثر مجازات قانونی آن جرم است. در این صورت دادگاه می‌تواند مجازات هر یک را بیشتر از حداکثر مجازات مقرر قانونی تا یک‌چهارم آن تعیین کند.

ت- در تعدّد جرائم درجه هفت و درجه هشت با یکدیگر، حسب مورد مطابق مقررات این ماده اقدام می شود و جمع جرائم درجه هفت و درجه هشت با درجه شش و بالاتر سبب تشدید مجازات جرائم اخیر نمی‌شود. در جمع این جرائم با جرائم درجه شش و بالاتر، به طور جداگانه برای جرائم درجه هفت و درجه هشت مطابق این ماده تعیین مجازات می‌شود و در هر صورت مجازات اشد قابل اجراء است.

ث- در هر یک از بندهای فوق، فقط مجازات اَشد مندرج در دادنامه قابل اجراء است و اگر مجازات اَشد به یکی از علل قانونی تقلیل یابد یا تبدیل شود یا به موجبی از قبیل گذشت شاکی خصوصی، نسخ مجازات قانونی یا مرور زمان غیرقابل‌اجراء گردد، مجازات اَشد بعدی اجراء می‌شود و در این صورت میزان مجازات اجراءشده قبلی در اجرای مجازات اَشد بعدی محاسبه می¬شود. آزادی مشروط، تعلیق اجرای مجازات و عفو در حکم اجراء است.

ج- در هر مورد که مجازات قانونی فاقد حداقل یا ثابت باشد، اگر جرائم ارتکابی بیش از سه جرم نباشد دادگاه می تواند تا یک ششم و اگر بیش از سه جرم باشد تا یک چهارم به اصل آن اضافه کند.

چ- در صورتی که در جرائم تعزیری، از رفتار مجرمانه واحد، نتایج مجرمانه متعدد حاصل شود، مرتکب به مجازات جرم اَشد محکوم میشود.

ح- هرگاه در قانون برای جرمی یکی از مصادیق مجازات‌های مندرج در مواد (۲۳) یا (۲۶) این قانون به‌عنوان مجازات اصلی مقرر شده باشد، آن مجازات‌ در هر صورت اجراء می‌شود، حتی اگر مربوط به مجازات غیراَشد باشد. همچنین اگر مجازات اَشد وفق ماده (۲۵) این قانون، فاقد آثار تبعی و مجازات خفیف‌تر دارای آثار تبعی باشد، علاوه بر مجازات اصلی اَشد ، مجازات تبعی مزبور نیز اجراء میشود.

خ- در تعدّد جرم در صورت وجود جهات تخفیف مجازات برای هر یک از جرائم، مطابق مواد (۳۷) و (۳۸) این قانون اقدام میشود.

د- در صورتی که مجموع جرائم ارتکابی در قانون عنوان مجرمانه خاصی داشته باشد، مقررات تعدّد جرم اِعمال نمی¬شود و مرتکب به مجازات مقرر در قانون محکوم میشود.

ماده۱۳- ماده (۱۳۷) قانون مجازات اسلامی مصوب ۱/۲/۱۳۹۲ به‌شرح زیر اصلاح می‌شود:

ماده۱۳۷- هرکس به‌علت ارتکاب جرم عمدی به موجب حکم قطعی به یکی از مجازاتهای تعزیری از درجه یک تا درجه پنج محکوم شود و از تاریخ قطعیت حکم تا حصول اعاده حیثیت یا شمول مرور زمان اجرای مجازات، مرتکب جرم عمدی تعزیری درجه یک تا شش گردد، حداقل مجازات جرم ارتکابی میانگین بین حداقل و حداکثر مجازات قانونی آن جرم است و دادگاه می¬تواند وی را به بیش از حداکثر مجازات تا یک‌چهارم آن محکوم کند.

ماده۱۴- ماده (۱۳۹) قانون مجازات اسلامی مصوب ۱/۲/۱۳۹۲ به‌شرح زیر اصلاح و تبصره آن ابقاء می‌شود:

ماده۱۳۹- در تکرار جرائم تعزیری، در صورت وجود جهات تخفیف مطابق مواد (۳۷) و (۳۸) این قانون اقدام می¬شود.

ماده۱۵- متن زیر به ماده (۷۲۸) قانون مجازات اسلامی مصوب ۱/۲/۱۳۹۲ الحاق می‌شود:

عبارت «حداکثر مجازات کمتر از نود و یک روز حبس و یا» از بند (۱) ماده (۳) قانون وصول برخی از درآمدهای دولت و مصرف آن در موارد معیّن مصوب ۲۸/۱۲/۱۳۷۳ و عبارت «یا قانون» از صدر ماده (۱۲۷) این قانون حذف می‌شود و تبصره (۱) ماده (۱) و تبصره (۶) ماده (۵) قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء و اختلاس و کلاهبرداری مصوب ۱۵/۹/۱۳۶۷ مجمع تشخیص مصلحت نظام و مصادیق خاص قانونی که در آنها برای شروع به جرم و معاونت در جرمِ مشخص تحت همین عناوین مجازات تعیین شده است و ماده (۶۶۶) کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی(تعزیرات و مجازات‌های بازدارنده) مصوب ۲/۳/۱۳۷۵ و تبصره آن نسخ می‌گردد.

قانون فوق مشتمل بر پانزده ماده در جلسه علنی روز سه‌شنبه مورخ بیست و سوم اردیبهشت‌ماه یکهزار و سیصد و نود و نه مجلس شورای اسلامی تصویب شد و در تاریخ ۷/۳/۱۳۹۹ به تأیید شورای نگهبان رسید./
منبع قانون

تبلیغات گمراه‌کننده، دروازه‌ای برای ورود کلاهبرداران

۰ بازديد
  مقدمه)
    تبلیغات گمراه‌کننده، دروازه‌ای برای ورود کلاهبرداران است. فوتبالی‌ها و استقلالی‌ها احتمالاً خیلی بیشتر از دیگران، نام «موبایل موسوی» را شنیده‌اند. این فروشگاه، موبایل دوره‌ای اسپانسر (حامی مالی) باشگاه استقلال بود و حالا این روزها نام این فروشگاه با کلاهبرداری گره خورده است.
    یا قبل‌تر، «کوروش کمپانی» که در دوران اوج خود با حضور بازیگران، ورزشکاران و سلبریتی‌های فضای مجازی برای خود اعتبار و حُسنِ شهرت می‌خرید. تا آنکه، پس از مدتی مشخص شد این بنگاه اقتصادی بیش از آنکه در فکر سود و صلاح مشتریان خود باشد، با این حربه‌های تبلیغاتی در پی آن است تا در یک بازه‌ی زمانی با افزایش مشتریان، جیب آنها را خالی کند.
     ما، با جزئیات این پرونده‌ها کاری نداریم. در اینجا به دنبال آن هستیم تا نگاهی بیندازیم به یک اصطلاح مهم در دنیای تبلیغات و آن چیزی نیست جز «تبلیغات گمراه‌کننده»! 
    این روزها، سرمان را هر طرف که می‌چرخانیم، دنیای تبلیغات ما را احاطه کرده است: تبلیغات ماهواره، تلویزیون، بیلبوردهای شهری، اپلیکیشن‌های گوشی، نرم‌افزارها و …
    این دست تبلیغات گاهی آنقدر زیاد و سرسام‌آور است که نرم‌افزارها و اپلکیشن‌ها به ما پیشنهاد می‌دهند برای خلاص شدن از شر تبلیغات، اکانت (حساب کاربری) ویژه (پولی) خریداری کنید.
   حالا که این تبلیغات این گونه ما را در خود هضم کرده، واقعاً تعارف نداریم و باید اعتراف کنیم که این دست تبلیغاتِ چند لایه و با الگوریتم‌های پیچیده، خودآگاه و ناخودآگاه به ذهن و تصمیمِ ما جهت می‌دهد.
   بیایید بار دیگر ماجرای «کوروش کمپانی» را مرور کنیم: چند ده نفر آدمِ معروف با فالوئرهای چند میلیونی وقتی سراغ یک فروشگاه می‌روند و خرید موبایل را تبلیغ می‌کنند ما به این تبلیغات اعتماد می‌کنیم. چون با خود حساب و کتاب می‌کنیم و معادلات ما نشان می‌دهد وقتی این تعداد بازیگر و ورزشکار سراغ این فروشنده‌ی خاص رفته‌اند پس حسابش پاک است!
    اینجاست که «تبلیغات گمراه‌کننده» خود را نشان می‌دهد. ماده 7 قانون حمایت از حقوق مصرف‌کنندگان مصوب 1388 در این خصوص بیان می‌کند «تبلیغات خلاف واقع و ارائه اطلاعات نادرست که موجب فریب یا اشتباه مصرف‌کننده از جمله از طریق وسایل ارتباط جمعی، رسانه‌های گروهی و برگه‌های تبلیغاتی شود، ممنوع است.» حالا، این سوال مطرح می‌شود که چه چیزهایی مصداق تبلیغ خلاف واقع است؟ ماده 2 آیین‌نامه اجرایی ماده 7 قانون حمایت از حقوق مصرف‌کنندگان فهرستی از مصادیق تبلیغ خلاف واقع و اطلاعات نادرست را برشمرده که از جمله می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
  • استفاده از مطالب گمراه‌کننده و ادعاهای غیرقابل اثبات و کذب.
  • ارتکاب فعل یا ترک فعل که سبب مشتبه شدن یا فریب مخاطب از نظر کمیت یا کیفیت شود.
  • تبلیغ فراتر از واقعیت کالا یا خدمات مورد نظر.
  • استفاده از صفات مطلق و اغراق‌آمیز نظیر کاملاً بهداشتی و صد در صد تضمینی.
  • عدم ارائه اطلاعات دقیق، صحیح و روشن کالاها و خدمات.
  • بی‌ارزش یا فاقد اعتبار جلوه دادن خدمات و کالاهای دیگران.
  • استناد به تأییدیه‌هایی که تاریخ اعتبار آنها منقضی و یا به هر دلیل معتبر نیستند.
  • تقلید از ساختار، متن، شعار، تصاویر، آهنگ و شباهت‌های تبلیغاتی تجاری دیگر محصولات که مصرف‌کننده را فریب دهد و منجر به گمراهی وی شود.
حالا، ممکن است بپرسید ضمانت‌اجرای «تبلیغات گمراه‌کننده» چیست؟
    ماده 19 قانون حمایت از حقوق مصرف‌کنندگان، علاوه بر جبران خسارت، جزای نقدی حداکثر معادل دو برابر خسارت وارده را تعیین کرده است. به این پرونده‌ها سازمان تعزیرات حکومتی رسیدگی می‌کند. اگر دارای عنوان مجرمانه مانند کلاهبرداری باشد، پرونده جهت رسیدگی به ماهیت کیفری به دادسرا ارسال می‌شود.
تکلیف ما به عنوان یک شهروند در مواجهه با تبلیغات گمراه‌کننده چیست؟
     هر زمان با تبلیغ گمراه‌کننده‌ای رو به رو شدیم، تکلیف انسانی و شهروندی ما ایجاب می‌کند اولاً برای حمایت از سایر افرادی که شاید اطلاعات درست ندارند و ممکن است فریفته‌ی تبلیغات گمراه‌کننده شوند و ثانیاً به خاطر نقض قانون، تخلفات این چنینی را به سازمان تعزیرات حکومتی گزارش بدهیم. خیلی راحت با شماره‌گیری 124 می‌توانیم نقض قوانین حقوق مصرف‌کننده و مخصوصاً تبلیغات گمراه‌کننده را گزارش دهیم.
اگر خودمان قربانی تبلیغات گمراه‌کننده شدیم چه کار کنیم؟
در اینجا بسته به موضوع هم می‌توانیم از طریق اعلام تخلف به نهاد صنفی مربوطه (مانند لوازم آرایشی و بهداشتی)، سازمان تعزیرات حکومتی، دادگاه‌های حقوقی جهت مطالبه خسارت و هم دادگاه‌های کیفری اقدام کنیم. همیشه یادمان باشد، تبلیغات گمراه‌کننده، دروازه‌ای برای ورود کلاهبرداران است.
 
نویسنده: راوی حق

اصول دادرسی دادگاه و داوری

۱ بازديد
اصول دادرسی چیست؟
مقدمه:
       قبل از اینکه به اصول دادرسی در قضاوت و داوری بپردازیم ابتدا باید بدانیم اصول دادرسی چیست؟ زمانی که یک پرونده در دادگاه یا توسط داور رسیدگی می‌شود، قاضی یا داور باید در فرآیند رسیدگی، اصولی را رعایت کند. در صورت عدم رعایت اصول مذکور، شخصی که رأی به ضررش صادر شده، به راحتی می‌تواند رأی را باطل کند. به این این موارد، اصول دادرسی می‌گویند. یعنی درجه اهمیت آن‌ها به قدری است که در صورت عدم رعایت، به فرآیند رسیدگی خدشه وارد می‌کند. حال چه قاضی باشد چه داور.
1) اصل بی طرفی در قضاوت:
     همه افراد اعم از دولتی و حقوقی و حقیقی، در مقابل قانون یکسان هستند. قاضی یا داور باید در مواجهه با طرفین پرونده، بی‌طرف باشد. اصل بی‌طرفی در قضاوت باید از هر لحاظ نسبت به طرفین پرونده، رعایت گردد. قاضی یا داور چنانچه در صدور رأی این اصل را زیر پا بگذارد، شخص می‌تواند نقض رأی را از مرجع بالاتر درخواست کند. می‌توان گفت یکی از مهمترین اصول دادرسی در قضاوت و داوری، همین اصل است.
2) رعایت اصل تناظر:
    یکی دیگر از اصول دادرسی در قضاوت و داوری، اصل تناظر است. تناظر به معنی بحث و گفتگو و مباحثه کردن است. در حقوق، اصل تناظر به این معنی است که در یک پرونده برای خواهان یا خوانده یا شاکی و متهم، فرصت کافی برای اطلاع یافتن از مدارک پرونده و فرصت کافی برای دفاع از خود در دادگاه داشته باشند.
     از اولین حقوق یک فرد این است که بتواند از حق خود دفاع کند و دادگاه باید این حق را به محترم شمرده و شرایط انجام این حق را محیا کند. به عنوان مثال دادگاه طرفین را برای پرونده دعوت می‌کند یا اجازه می‌دهد برای دفاع از خود مدارک پرونده را در اختیار داشته باشند و پرونده رو مطالعه کنند.
3) اصل آزادی در ارائه دلیل:
    چه دلایلی را نمی توان ارائه داد؟ طرفین یک دعوا می‌توانند برای اثبات ادعای خود هر دلیلی را که بخواهند ارائه دهند. البته این اصل کلی همانند هر اصلی استثنائی دارد و بر اساس قاعده « ما مِن عام الا و قد خص » یعنی «هیچ عامی وجود ندارد مگر اینکه تخصیص خورده باشد». دلیلی که ارائه می‌دهید باید به دعوا ارتباط داشته باشد یا دلیل جعلی یا دروغی نباشد. هر کدام از دلایل قابل ارائه را می‌توان رد کرد. اقرار، شهادت، سند.
    نکته: ضمناً ماده 212 قانون آیین دادرسی مدنی بیان می‌دارد:. « هرگاه سند یا اطلاعات دیگری که مربوط به مورد دعوا است در ادارات دولتی یا بانک‌ها یا شهرداری‌ها یا موسساتی که با سرمایه دولت تاسیس و اداره می‌شوند موجود باشد و دادگاه آن را موثر در موضوع تشخیص دهد، به درخواست یکی از اصحاب دعوا به طور کتبی به اداره یا سازمان مربوط، ارسال رونوشت سند یا اطلاع لازم را با ذکر موعد، مقرر می‌دارد. اداره یا سازمان مربوط مکلف است فوری دستور دادگاه را انجام دهد، مگراین که ابراز سند با مصالح سیاسی کشور و یا نظم عمومی منافات داشته باشد که در این صورت باید مراتب با توضیح لازم به دادگاه اعلام شود. چنانچه دادگاه موافقت نمود، جواز عدم ابراز سند محرز خواهد شد، در غیر این صورت باید به نحو مقتضی سند به دادگاه ارائه شود. در صورت امتناع، کسی که مسئولیت عدم ارائه سند متوجه او است پس از رسیدگی در همین دادگاه و احراز تخلف به انفصال موقت ازخدمات دولتی از شش ماه تا یک سال محکوم خواهد شد
   همچنین بند اول ماده 1295 قانون مدنی در خصوص اسناد تنظیم شده در کشورهای خارجی اعلام می‌دارد. مفاد این اسناد نباید مخالف با قوانین مربوطه به نظم عمومی یا اخلاق حسنه باشد.
 
4) داشتن سمت برای طرح دعوا:
      کسی که شکایتی را در دادگاه شروع می‌کند باید سمت داشته باشد. حال خواهان یا شاکی، خودش شکایت را مطرح می‌کند یا این کار را به وکیلش می‌سپارد. نکته‌ای که وجود دارد این است که برای یک پرونده اگر قرار باشد وکیل بگیرید، حتماً باید وکیل دادگستری انتخاب کنید. شما برای پیگیری پرونده نمی‌توانید وکیل مدنی بگیرید چرا که وکالت در دادگاه نیاز به داشتن پروانه وکالت است.
5) ذینفع بودن خواهان:
     یعنی شخصی که شکایت می‌کند باید حتما نفع مستقیم داشته باشد. حتی اگر پدر یا مادر یا فرزند یا خواهر یا همسر شما از شخصی طلبکار باشد شما نمی‌توانید از بدهکار شکایت کنید چون ذینفع مستقیم نیستید.
    به عنوان مثال دو نفر مالی را خرید و فروش می‌کنند. خریدار متعهد می‌شود، که بدهی فرزند فروشنده را به مبلغ 20 میلیون تومان را بپردازد. خریدار بدهی را نمی‌پردازد و فرشنده مطالبه وجه مذکور را از خریدار در دادگاه مطرح می‌کند. در این صورت چون فروشنده ذینفع پرونده مطالبه وجه نیست پس دعوای وی محکوم به رد است. مطالبه وجه را فرزند فروشنده حتما باید در دادگاه مطرح کند.
6) عدم توقف دادرسی مگر در موارد قانونی:
     یکی از مواردی اصول دادرسی این است که روند رسیدگی باید سریع انجام شود و نباید به هیچ عنوان متوقف شود مگر اینکه با استناد قانونی و دلیل موجه، متوقف شود. به عنوان مثال اگر در جریان دادرسی یکی از طرفین فوت کند یا محجور (دیوانه یا سفیه) شود، دادگاه به‌طور موقت، رسیدگی را متوقف می‌کند و موضوع را به طرف دیگر ابلاغ می‌نماید.
7) اصل تبعیت مرجع پایین از مرجع بالاتر
     به عنوان مثال اگر دادگاه تجدیدنظر برای موضوعی تصمیمی گرفت دادگاه بدوی باید آن را اجرا کند و نمی‌تواند با استدلال جدید، از تصمیم دادگاه تجدیدنظر متابعت نکند. این موضوع معمولا وقتی اتفاق می‌افتد که پرونده‌ای مجددا برای رسیدگی ماهوی از دادگاه تجدیدنظر به دادگاه بدوی ارجاع می‌شود.
8) اصل عدم مخالفت دعوا با نظم عمومی و اخلاق حسنه
    یکی دیگر از موارد اصول دادرسی این است که دعوایی که در دادگاه یا توسط داور رسیدگی می‌شود بر خلاف نظم عمومی یا اخلاق حسنه نباشد.
  نظم عمومی شامل هر آن چیزی می‌شود که با منافع عمومی ارتباط دارد. در همه حوزه‌ها نظم عمومی وجود دارد. در مسائل خانوادگی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی.
به عنوان مثال در قوانین خانواده، نفقه بر عهده مرد است و نمی‌توان بر خلاف آن توافق کرد.
   مثالی که در خصوص اخلاق حسنه می‌توان زد، عدم نبش قبر است. در کل اخلاق حسنه متاثر از فقه است و چارچوب این موضوع را فقه تعیین می‌کند.
9) اصل رعایت صلاحیت ذاتی و محلی دادگاه
     در حال حاضر در کشور ما، دادگاه‌های مختلف صلاحیت خاص خود را دارند. دادگاه عمومی، دادگاه خانواده، دادگاه انقلاب، دادگاه کیفری 1، دیوان عدالت و دیگر مراجع هر کدام به موضوعات مختص خود رسیدگی می‌کنند. صلاحیت هر کدام به صورت ذاتی متفاوت از دیگری است. رعایت این مسئله یک اصل است و نمی‌توان بر خلاف آن عمل کرد. اصل بر رعایت صلاحیت ذاتی است.
   صاحیت بعدی صلاحیت محلی است. اصل بر طرح دعوا در محل اقامت خوانده است. مثلا اگر از شخصی طلبکار هستید که در شیراز زندگی می‌کند رسیدگی به پرونده در دادگاه شیراز انجام می‌شود.
10) اصل صدور حکم بر مبنای خواسته خواهان
    یکی از اصول مهم دادرسی این است که دادگاه صرفاً به آنچه خواهان خواسته رسیدگی کند و خارج از آن رأی ندهد. چنانچه رأیی صادر شود که خارج از خواسته خواهان باشد آن رأی قابل اعتراض و نقض است.
منبع اصلی انتشار مقاله: وبسایت حقوقی راوی حق